عاملی که باعث میشود میلیونها نفر در سراسر جهان هر روز صبح به کار و فعالیت بپردازند و بخش زیادی از روز خود را در محیطهای کاری سپری کنند، تلاش برای کسب درآمد است. سازمانها و مشاغل مختلف نیز هدفی جز افزایش سرمایه یا رسیدن به سود بیشتر را دنبال نمیکنند. درآمد افراد و شرکتها از منابع مختلفی حاصل میشود و بسته به نوع آن، این درآمد تاثیر متفاوتی بر صورتهای مالی میگذارد. درآمد فاکتوری است که به صورت مستقیم بر صورت مالی سود و زیان تاثیر میگذارد و همین موضوع اهمیت فرمول درآمد در حسابداری و ثبت میزان درآمد و نظارت بر تغییرات حاصله بر آن را مشخص میسازد. برای صاحبین کسب و کارها این موضوع بسیار حائز اهمیت است که بتوانند درآمد تولیدی خود را محاسبه کرده و آن را با میزان بدهیها و پرداختیهای خود مقایسه کنند. افراد نیز باید بدانند که رقم مبلغ دریافتیشان بر چه اساسی محاسبه میشود. با توجه به اهمیت موضوع درآمد در حوزه امور مالی و آموزش حسابداری، تیم رهبر حساب در این مطلب به بررسی انواع درآمدها و فرمول درآمد در حسابداری میپردازد تا نکات مربوط به نحوه محاسبه درآمد را برای شما مشخص سازد.
درآمد یا به اصطلاح انگلیسی Revenue به پولی گفته میشود که یک شخص یا نهاد در ازای انجام کار یا ارائه محصولات و خدمات از مشتریان یا کارفرمایان دریافت میکند. این درآمد تنها از طریق کار کردن به دست نمیآید بلکه میتواند از طریق سرمایه گذاری در بخشهای مختلف نیز حاصل شود. به طور کلی میتوان درآمد افراد را این طور توضیح داد که به پولی گفته میشود که بابت فروش، ارائه خدمات، سرمایه گذاری و … در بازه زمانی مشخص به دست میآید. برای کسب و کارها نیز، درآمد به معنای پول حاصل از ارائه خدمات، فروش محصولات و هرگونه سود سهام دریافتی از حسابهای نقدی و ذخایر مربوط به یک تجارت است.
یکی از اصول مهم در آموزش حسابداری، اصل تحقق درآمد است. اصل تحقق درآمد مشخص میسازد که درآمد حاصله را چه زمانی باید شناسایی کرد. به نوعی دیگر میتوان گفت که بر اساس این اصل، زمان مناسب برای شناسایی درآمد، موقعیتی است که یک شرکت دیگر در قبال کالا یا خدماتش مسئولیتی نداشته و خدمات ارائه شده به پایان رسیده باشد. نکته حائز اهمیت این است که در این اصل، زمان دریافت وجه مهم نیست، بلکه پایان یافتن تعهد موجود در زمینه ارائه کالاها یا خدمات است که اهمیت دارد.
به طور کلی، درآمدها به دودسته عملیاتی و غیر عملیاتی تقسیم میشوند. برای محاسبه صحیح میزان درآمد و سایر عوامل مربوط به سود و زیان، از این دو تعریف در حوزه امور حسابداری استفاده میشود.
به درآمدی که شرکتها از پیشبرد عملیات و فعالیتهای اصلی خود به دست میآوردند، گفته میشود. برای شناسایی عملیات اصلی نیز باید به این نکته توجه داشت که فعالیتهایی که شرکت از پایه و اساس برای انجام آنها شکل گرفته و در اساسنامه کلی شرکت به آن اشاره شده، در گروه عملیات اصلی دسته بندی میشوند.
درآمد غیر عملیاتی به درآمدهایی گفته میشود که از فعالیتهای فرعی و ثانویه کسبوکارها حاصل میشود. برای مثال یک کارگاه نجاری را در نظر بگیرید؛ درآمد عملیاتی این کارگاه از ساخت و فروش وسایل چوبی حاصل میشود، اما در کنار آن تکههای کوچک و کاربردی آن نیز به عنوان هیزم برای درست کردن آتش نیز به فروش میرسد، که در آمد حاصل از فروش این تکه چوبهای اضافه، غیرعملیاتی به حساب میآید.
درآمد غیر فعال، درآمدی است که از سرمایه گذاری روی پول یا داشتههای انباشته همچون ملک و خودرو به دست میآید. علاوه بر این به واسطه اینترنت و کارهای اینترنتی و آنلاین نیز میشود به درآمد رسید؛ برای مثال سرمایه گذاری در بازارهای ارز دیجیتال، بازارهای متاورسی و خرید رمز ارزها، میتواند برای شما درآمد غیر فعال به همراه داشته باشد.
بسته به نوع کار انجام شده، انواع درآمد در حسابداری به چند دسته کلی تقسیم خواهد شد. انواع درآمد در حسابداری عبارتند از:
برای محاسبه درآمد واقعی، باید هزینههای مربوط به مالیات، مخارج بیزینس و حق بیمه را از مبلغ پولی که از مشتری، مخاطب یا خریدار دریافت میکنیم، کسر نماییم. در واقع درآمد اصلی و واقعی پولی است که پس محاسبه کسورات، برای فرد باقی میماند.
به هنگام محاسبه درآمد مشاغل یا افراد، فرد حسابدار دو بار به محاسبه درآمد میپردازد. بار اول درآمد ناخالص یا به اصطلاح «درآمد سرانه» را محاسبه کرده و بار بعد درآمد خالص را مشخص میسازد.
درآمد ناخالص، درآمد کلی یک مجموعه است که میتواند به واسطه فعالیتهای مختلفی همچون تولید و فروش محصولات به صورت عملیاتی و غیرعملیاتی حاصل شود. درآمد ناخالص کل موجودی و هزینههای ورودی به یک کسب و کار را بدون در نظر گرفتن هزینههای مختلف، مشخص میسازد.
در این روش ابتدا باید محاسبه کنیم که هزینه تمام شده برای تولید و ارائه یک محصول یا خدمت چقدر است. سپس تعداد کالای به فروش رفته محاسبه میشود. در نهایت با ضرب بهای تمام شده هر کالا در تعداد کالاهای فروش رفته، به محاسبه درآمد خالص میپردازیم.
در بخش قبل توضیح دادیم که برای محاسبه درآمد خالص ابتدا باید تعداد کالاهای فروش رفته و بهای تمام شده هر یک محصول را به صورت مجزا مشخص کنیم. برای هر کدام از این موارد میتوان از فرمول درآمد در حسابداری استفاده کرد. فرمولهای درآمد به شرح زیر است:
درآمد ناخالص: بهای تمام شده هر کالای فروش رفته × تعداد کالاهای فروش رفته
درآمد خالص: درآمد ناخالص – کسورات « شامل بیمه، مالیات، هزینهها و غیره»
به طور کلی میتوان گفت که تفاوت سود خالص و درآمد این است که همانطور که از نام این دو پیداست، سود خالص پس از کسر مبلغ حق بیمه و مالیاتهای موجود از باقی ماندهی درآمد کلی کسب میشود اما منظور از درآمد، پولی است که پس از ارائه و فروش کالاها یا خدمات نصیب شرکت و یا افراد میگردد. شاید بتوان گفت که مهمترین تفاوت سود خالص و درآمد در این است که درآمد و سود در بازههای زمانی متفاوتی حاصل میشود.
در پایان، با توجه به موارد عنوان شده میتوان گفت که شناخت مفاهیم مرتبط با درآمد، آشنایی با انواع آن و یادگیری فرمول درآمد در حسابداری، میتواند نقش مهمی در محاسبات کلی سود و زیان شرکتها و افراد داشته باشد. برای محاسبه انواع درآمد و سود و زیان کسب و کارها، معمولا از دو اصطلاح درآمد عملیاتی و غیر عملیاتی استفاده میشود. با شناخت کارکردهای هر یک از این موارد میتوانید به بررسی سود خالص، درآمد سرانه یا درآمد خالص بپردازید. تیم رهبر حساب، با داشتن چندین سال تجربه در زمینه برگزاری دوره آموزش اصول حسابداری، میتواند شما را در فرآیند یادگیری حسابداری و استفاده از اصول و فنونی همچون فرمول درآمد در حسابداری همراهی کند. برای کسب اطلاعات بیشتر و استفاده از دورههای آموزش حسابداری با کارشناسان این تیم در ارتباط باشید.